تهِ کوچه ی بن بست...

یه جاده... بی انتها...

یه آرزوی کوچی..ک!

یه قلبِ بی ادعا


ته کوچه ی بن بست

دستایِ سردِ دعا

بالا میرن که واشه

پنجره رو به خدا


ته کوچه ی بن بست

یه آگهیِ ترحیم

شبیه فردایی که...

هردو ازش می ترسیم


ته کوچه ی بن بست

خورشیده! چشم انتظار...

نگات کِی این ابرا رو ...!؟

می خواد... بزنه کنار...